من تا حالا براي نوشتن اين کتاب اهمال کاري مي کردم. به خودم مي گفتم که بعد وقتي در يک حال و هواي خلاق باشم، سراغ آن مي روم، اما اين حال و ها تا کنون پيش نيامده است. به خودم مي گفتم به محض اينکه چند تا از کارهاي در دست انجامم را تمام کنم، انجامش ميدهم، اما آن کارها هنوز انجام نشده اند. به خودم مي گفتم به محض اينکه تعطيلات تابستان آغاز شود و از کلاس ها خلاص شوم، کارم را شروع خواهم کرد. کلاس ها چهار هفته پيش تمام شد. من باز هم به خودم مي گفتم که فردا شروع مي کنم. دو پيش هفته بود. با خودم فکر کردم که اين کار، اهمال کاري است. مي دانم که بايد عجيب به نظر برسد که کسي کتابي درباره توقف اهمال کاري بنويسد که خودش هم مثل خوانندگانش گير افتاده است. مردم وقتي ميشنيدند که من اهمال کاري مي کنم، هميشه تعجب مي کردند، زيرا من هميشه مشغول به نظر مي رسم. در واقع، من هميشه مشغول هستم. من سي سال است که ازدواج کرده ام، سه پسر بزرگ کرده ام و بيست و دو سال است که استاد دانشگاه شده ام، افراد زيادي را در کار باليني خودم درمان کرده ام و توانسته ام چند تا کتاب بنويسم، توالت هاي زيادي تميز کرده ام، يک عالمه ظرف خسته ام و بيش از حدي که بتوانم بشمارم، غذا پخته ام و در اين روند تفريحات بسياري داشته ام. من در ظاهر مثل يک اهمال کار نيستم، اما خودم مي دانم که که براي انجام کاري تا دقيقه آخر صبر کرده ام، کارهاي دار را به کارهاي کمتر لذت بخش ترجيح داده ام و کارهاي دشوار را به م. من در شروع کردن تکاليف ناخوشايند تأخير کرده ام. من يکي از صد تا کاري که در فه است، انجام مي دهم. گرچه به راحتي مي توانستم تصميمات و کارهايي کنم، مي دانستم که در همه اين موارد اهمال کاري مي کنم و واقعا دوس اين کار را بکنم. انواع مختلفي از اهمال کاران وجود دارند. من نوع خوشحال آن نيست نمي توانم اهمال کاري کنم و با خيال آسوده استراحت کنم و کاري انجام ندهيد وقتي تصميم مي گيرم کاري را براي مدتي به تعويق بياندازم، مغزم به طور متناوب يادآور مي شود که کارهايي بايد انجام شوند. من نمي توانم از آرامش و فراغتي که اهمال کاري در اختيار مي گذارد، لذت ببرم. تمام فکري که در پس اهمال کاري وجود دارد، اين است که حداقل مي تواني تا زماني که براي انجام آن آماده مي شوي، موقتا از نگراني درباره يک تکليف رها شوي. همچنان که خواهيد ديد، بسياري از اهمال کاران دقيقا مثل من هستند. آنها ممکن است کارهايي که در حال حاضر حوصله انجامش را ندارند، کنار بگذارند، اما آنها نمي توانند آن را از ذهن خود خارج کنند. اهمال کاري باعث مي شود احساس ناخوشايند، احساس گناه، نگراني، احساس کلافگي و تنش کنند. آنها مي دانند که به محض انجام شدن کارها، مجبور نيستند ناراحت باشند. اگرچه اين استدلال کاملا منطقي به نظر مي رسد، باعث نمي شود که دست به کار شوند. در واقع، بيشتر اهمال کاران مي دانند که دارند چه کار مي کنند و مي دانند که براي رهايي از آن بايد دست به کار شوند، اما خودشان را ناتوان از تغيير احساس مي کنند. از خودشان مي پرسند، چرا من اين جوري هستم؟» اما هرگز جواب روشني به آن نمي دهند. آنها فکر مي کنند که اگر مي دانستند چرا اهمال کاري مي کنند، آن را متوقف مي کردند. هدف اين کتاب اين است که فقط اين کار را بکند به شما کمک کند بدانيد که چرا اهمال کاري مي کنيد و با آن، چه کار بايد بکنيد. در عين اينکه کتاب براي کمک به شما در کسب آگاهي و دست به کار شدن، تنظيم شده است لازم است بدانيد که برطرف کردن مشکل اهمال کاري لزوما به معناي فهم کامل چرايي انجام آن نيست. در واقع، شما مي توانيد بدانيد که چگونه يک اهمال کار از آب در آمديد، چرا انجامش مي دهيد، و چه چيزي باعث تداوم آن مي شود و باعث شده تاکنون رفتارتان تغيير نکند بيشتر علت زيربناي اهمال کاري، ممکن است براي تو اگر براي شما روشن است که چه چيز باعث مي شود برخي ديگر اين فرايند ممکن است به اگر در گروه دوم قرار داريد، تمرين و پشتکار ضروري نتيجه مي دهد.
نويسنده | مونيكا راميرز باسكو |
قطع | رقعي |
مترجم |
|
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 260 |
نوبت چاپ | 6 |
ابعاد | 141*212 میلیمتر |
وزن | 291 |
سال چاپ | 1402 |
بررسی محصول برای كتاب راهنماي درمان اهمال كاري: رويكرد شناختي-رفتاري
افزودن نظر شما
تاكنون نظري ثبت نشده است.